دانلود پروژه

پایان نامه دانشجویی

دانلود پروژه

پایان نامه دانشجویی

  • ۰
  • ۰

 

وظایف حسابداری صنعتی

1- تعیین بهای تمام شده کالا یا خدمات تولید یا ارائه شده بمنظور قیمت گذاری
2- تعیین بهای تمام شده کالای ساخته شده جهت ارائه در صورتهای مالی (ترازنامه، سود و زیان)
3- مشارکت در امر برنامه ریزی و بودجه بندی (اولین بودجه هر شرکت، بودجه فروش است)
4- مشارکت در امر کنترل:

حسابداری صنعتی هم در تهیه برنامه و بودجه به مدیریت کمک می‎کند و هم درگزارش عملکرد به مدیریت.
کار مهم دیگراین است که عملکرد را با بودجه
مقایسه می‎کند، مغایرتها (انحرافات) را محاسبه
نموده و نتیجه را به مدیریت ارجاع می‎دهد لذا
حسابداری صنعتی فقط اظهار نظر نموده و تصمیم گیری با مدیریت است.
علت مغایرت یا برنامه بوده و یا عملکرد، که حسابداری صنعتی اینها را مجدداً بررسی می نماید.
5- تهیه اطلاعات مربوط جهت تصمیم گیری مدیریت
منظور تهیه اطلاعاتی است که بتوان بطور بالقوه، تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار دهد.

تفاوتهای حسابداری صنعتی با حسابداری مالی

1. هدف از تهیه و ارائه صورتهای مالی و گزارشات در حسابداری مالی و حسابداری صنعتی متفاوت است بطوریکه در حسابداری مالی هدف، ارائه اطلاعات به تصمیم گیرند گان برون سازمانی است ولی در حسابداری صنعتی هدف، ارائه اطلاعات به تصمیم گیرندگان درون سازمانی می باشد.

2. نوع گزارشی که در حسابداری مالی ارائه می‎شود محدود به صورتهای مالی اساسی و یادداشت های پیوست می‎باشد در حالیکه در حسابداری صنعتی اطلاعات و گزارشهایی که تهیه می گردد بستگی به نیاز مدیریت شرکت تجاری دارد.

3. در تهیه اطلاعات (صورتهای مالی) حسابداری مالی استانداردهای پذیرفته شده حسابداری (GAAP) باید رعایت شود ولی در حسابداری صنعتی استاندارد خاصی رعایت نمی گردد.

4. گزارشات حسابداری مالی برای سال مالی (در برخی از کشورها بطور 3 ماهه) تهیه می‎شوند. در حالیکه در حسابداری مدیریت گزارشات مورد نظر ممکن است برای یک ساعت، یکروز، یک هفته، یک ماه و … در سال باشد (یعنی دوره اش کوتاهتر از حسابداری مالی است)

5. اندازه گیری های حسابداری مالی طبق اصول حسابداری برحسب واحد پولی صورت می‎گیرد در حالی که واحدهای اندازه گیری که برای گزارشات حسابداری مدیریت استفاده می‎شود ممکن است غیر از آن (واحد پول) باشد مثلا ممکن است ساعت، کیلو، بسته و … باشد.

6. گزارشات حسابداری مالی معمولاً گذشته نما هستند ولی گزارشات حسابداری مدیریت عمدتاً به آینده می پردازند.

7. گزارشات حسابداری مالی براساس بهای تمام شده تاریخی تهیه می‎شوند در حالیکه در حسابداری مدیریت بیشتر تاکید بر قیمت روز و یا قیمتهای آتی می‎باشد.

downloadprojects.ir

اهداف سیستم حسابداری

سیستم حسابداری مهمترین سیستم اطلاعاتی کمی مدیریت است که سه هدف عمده را دنبال می‎کند:
1. گزارش داخلی به مدیریت در موقع وقایع روزمره شرکت
2. گزراش داخلی به مدیریت در مورد وضعیت بلندمدت شرکت
3. گزارشگری خارجی یا برون سازمانی
از سه هدف فوق، دو هدف اول به وسیله حسابداری مدیریت دنبال می‎شود و هدف سوم بوسیله حسابداری مالی. اهدافی که بوسیله حسابداری صنعتی دنبال می‎شود، اهداف ذکر شده برای حسابداری مدیریت و تا حدی هدف تعیین شده برای حسابداری مالی می‎باشد.

آشنایی با برخی از واژه ها و اصطلاحات و طبقه بندی ها در حسابداری صنعتی

بهای تمام شده (cost): عبارتست از منابع فداشده جهت کسب سایر منابع. منابع بدست آمده، دارای منافع آتی هستند که این منافع ممکن است از طریق فروش و یا استفاده در عملیات به صاحب آن انتقال یابد (این در واقع تعریف دارایی است)، بهای تمام شده براساس رابطه علت و معلولی است (در مورد موجودیهای کالا) و یا براساس رابطه سیستماتیک و معقول (مانند استهلاک دارائیهای ثابت) به سود و زیان می روند و تا زمانیکه منافع آنها منتقضی نشده است، بعنوان دارایی طبقه بندی می‎شوند.

هزینه (Expense): از دست دادن منابع در جهت کسب منفعت یا درآمد است که منافع کسب شده منقضی شده اند (منافع حاصل از آنها رخ داده است) این هزینه ها منافع آتی ندارند و براساس اصل شناخت بلادرنگ، در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته می‎شوند.

زیان (Loss): از دست رفتن منابع بدون کسب هر گونه منفعت. این مورد، نیز بنابراصل شناخت بلادرنگ در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته می‎شوند.

هزینه یابی (Costing): فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا و یا خدمات می‎باشد. از تعریف هزینه یابی می‎توان دریافت که حسابداری صنعتی به عنوان بخشی از حسابداری که عمدتاً بر Costing تاکید دارد هم در موسسات تولیدی و هم در موسسات خدماتی می‎تواند بکار رود.

موضوع هزینه (Cost object): چیزی که در هزینه یابی به دنبال تعیین بهای تمام شده آن هستیم، اصطلاحا cost object یا موضوع هزینه نام دارد. بنابراین موضوع هزینه یابی ممکن است یک پروژه، یک فعالیت، یک محصول، یک مشتری، یک دپارتمان یا بخش و امثال آن باشد.

معمولاً در حسابداری صنعتی مؤسسات تولیدی، موضوع هزینه یابی محصول یا کالاست. در حسابداری سنجش مسئولیت، موضوع هزینه یابی، معمولاً یک واحد، بخش یا دپارتمان است.

نحوه حسابداری در سیستم سفارش کار

در سیستم سفارش کار، هر یک از سفارشات بعنوان مرکز هزینه تلقی می گرددو برای هر سفارش یک کارت به نام کارت سفارش با شماره معین در نظر می گیرند. در این کارت مواد مستقیم مصرف شده، دستمزد مستقیم و سربار جذب شده منعکس می گردند.

کارت سفارش در واقع معین حساب کالای در جریان ساخت است. دراین سیستم جذب سربار ضرورت بیشتری پیدا می‎کند.

زیرا در زمان تحویل کالا، که در قرارداد منعکس می گردد باید محصول را بدست مشتری سپرد و تأخیر در محاسبة بهای تمام شده و به تبع آن بهای فروش جایز نیست.

در چنین شرایطی به احتمال زیاد، بیشتر اطلاعات واقعی سربار در دسترس قرار نگرفته است بنابراین جذب سربار در این شرایط ضرورت بیشتری دارد.

انواع خطوط تولید

1. متوازی : هزینه های تمام دوایر و عملیات آنها به طور همزمان صورت می‎گیرد.
2. متوالی: محصولات از تمام مراحل می گذرند و محصول هر مرحله مواد اولیه مرحله بعد می‎شود.
3. انتخابی : در این جریان محصول تا رسیدن به مرحله نهایی از دوایر مختلف عبور می‎کند. برخی از محصولات مشترک و برخی نیز غیرمشترک هستند (خاص محصولات فرعی و مشترک)

انواع ظرفیت تولید برای تعیین نرخهای سربار

1. ظرفیت ایده آل یا اسمی 2. ظرفیت عملی 3. ظرفیت عادی 4. ظرفیت واقعی مورد انتظار

ظرفیت اسمی (ایده آل): ظرفیتی از سطح تولید است که در آن فرض بر این است که شرکت برای تولید محصول با هیچ گونه محدودیتی مواجه نخواهد بود. نه محدودیت خارجی و نه محدودیت داخلی. از جمله محدودیتهای خارجی می‎توان به کمبود مواد اولیه، سیاستهای دولت، نرخ مالیات، مقررات واردات و تورم اشاره کرد. خرابی ماشین آلات و غیر متخصص بودن کارگران نیز از جمله موارد محدودیتهای داخلی هستند.

ظرفیت عملی: ظرفیتی از تولید که در آن سطح فرض براین است که فقط محدودیتهای داخلی وجود دارد و محدودیتهای ناشی از بیرون شرکت وجود ندارد.

ظرفیت عادی: ظرفیتی از تولید است که در این ظرفیت فرض براین است که شرکت برای تولید محصول خود هم محدودیت داخلی و هم محدودیت خارجی دارد بطوریکه این محدودیتها باعث کاهش سقف تولید می‎شود.

ظرفیت واقعی مورد انتظار: ظرفیتی از تولید است که با توجه به محدودیتهای داخلی و خارجی برای یکسال آینده پیش بینی می‎شود.

نکته: برای تعیین نرخ جذب سربار از ظرفیت عادی یا ظرفیت واقعی مورد انتظار استفاده می‎شود. بدین ترتیب که برای مثلا سطح تولید ظرفیت عادی کل سربار متغیر و ثابت را پیش بینی می کنند و سپس برتعداد تولید در ظرفیت عادی و یا ساعات ظرفیت عادی تقیسم می نمایند تا نرخ جذب سربار را براساس یک واحد محصول یا یک ساعت بدست می‎ آورند.

اهداف تسهیم هزینه های مشترک

هدف از تسهیم هزینه های مشترک تقریباً همان اهدافی است که برای تسهیم هزینه وجود دارد.
عمدة این اهداف به شرح زیر می باشد:

1. محاسبه بهای تمام شده موجودیها و بهای تمام شده کالای فروش رفته به منظور استفادة آنها در صورتهای مالی اساسی (ترازنامه، صورت سود و زیان، گردش و جوه نقد و یادداشت های پیوست) و گزارشاتی که به مامورین (ممیزین) مالیاتی ارائه می گردد.

2. محاسبه بهای تمام شده موجودیها و بهای تمام شده کالای فروش رفته برای گزارشگری مالی داخلی، چنین گزارشاتی می تواند در تجزیه و تحلیل سودآوری بخشها مفید باشد واین موضوع می‎تواند در تعیین مدیران برتر بکار آید.

3. پرداخت هزینه های موجود در مفاد قراردادها زمانیکه فقط بخشی از تولیدات یا خدمات واحد تجاری به یک مشتری خاص به فروش می رود و یا ارائه می گردد.

4. تجزیه و تحلیل سودآوری مشتریان زمانیکه هر مشتری بخشی از محصولات مشترک را از شرکت خریداری می‎کند.

5. محاسبه دریافت خسارت از شرکتهای بیمه زمانیکه واحد تجاری ادعا می‎کند که محصولات مشترک خسارت دیده اند و این خسارت بر مبنای بهای تمام شده آنها پرداخت می گردد.

6. قیمت گذاری موجودیها زمانیکه یکی از محصولات مشترک و یا تک تک آنها دارای مقررات نرخ بندی می باشند

کاربردهای هزینه یابی جذبی

1- اندازه گیری سود
2- هزینه یابی و ارزش یابی موجودیها
3- گزارشگری مالی خارجی

کاربردهای هزینه یابی مستقیم

1- برنامه ریزی سود
2- تصمیم گیری
3- قیمت گذاری محصولات
4- کنترل بهای تمام شده محصولات
با توجه به کاربردهای اشاره شده در بالا مشاهده می‎شود که هزینه یابی مستقیم بیشتر استفاده درون سازمانی دارد یعنی برای مدیریت شرکت تهیه می‎شود و هزینه یابی جذبی جهت استفاده برون سازمانی و گزاشگری خارجی استفاده می‎شود.

نتایج مقایسه هزینه یابی جذبی و مستقیم

1. موجودیها در روش مستقیم فاقد هزینه های ثابت در مقایسه با روش هزینه یابی جذبی می باشند.
2. روش هزینه یابی مستقیم تنها دارای یک نقطه سر به سر است در حالیکه در روش هزینه یابی جذبی می‎توان با ترکیبات مختلفی از تولید و فروش به نقاط سر به سر مختلفی رسید (در مبحث بعدی توضیح داده خواهد شد)
3. سود و زیان در روش مستقیم همیشه با سود و زیان ناشی از تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر مطابقت دارد ولی در جذبی اینطور نیست.
4. در هزینه یابی مستقیم سود تابعی از حجم فروش می‎باشد، در حالیکه در سود و زیان در روش هزینه یابی جذبی تابعی از حجم تولید و فروش می‎باشد.

مزایای روش هزینه یابی جذبی

1. بهای تمام شده واقعی محصول را بطور کامل نشان می‎دهد.
2. کنترل هزینه های تولیدی و غیر تولیدی را آسان می نماید.
3. از نظر جوامع حسابداری و مالیاتی این روش مورد قبول است.

معایب روش هزینه یابی جذبی

1. جهت گزارشگری داخلی و تصمیم گیریهای مدیریت مناسب نمی باشد.
2. منظور نمودن هزینه های سربار ثابت جزء هزینه های محصول اشکالات زیر را می‎تواند ایجاد نماید:
الف) هزینه سربار ثابت جزء هزینه های انجام شده می‎باشد و لذا ربطی به حجم تولید ندارد پس نباید جزء هزینه محصول تلقی شود.
ب) محاسبات مربوط به پیش بینی بودجه سربار ثابت و محاسبه انحرافات سربار ثابت دشوار و پیچیده می‎باشد.

برای دانلود پایان نامه حسابداری صنعتی اینجا را کلیک کنید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی